مفهوم ایمپرشن در بازاریابی
مفهوم ایمپرشن در بازاریابی
وقتی یک کسبوکار تبلیغی منتشر میکند، صرفاً به دنبال تولید محتوا یا قرار دادن آن در یک کانال ارتباطی نیست؛ آنچه اهمیت دارد این است که این محتوا چند بار در معرض دید قرار گرفته است. اینجاست که مفهوم ایمپرشن (Impression) اهمیت پیدا میکند.
ایمپرشن در بازاریابی به تعداد دفعاتی گفته میشود که یک محتوا، تبلیغ یا پیام، نمایش داده میشود؛ مهم نیست که فرد با آن تعامل داشته باشد یا نه. صرفاً دیدن محتوا، حتی بدون کلیک، باعث ثبت یک ایمپرشن میشود.
برای مثال، اگر یک بنر تبلیغاتی در یک سایت قرار گیرد و کاربر هنگام مرور صفحه آن را ببیند، یک ایمپرشن ثبت میشود. حتی اگر روی آن کلیک نکند، باز هم این نمایش محاسبه خواهد شد. همین اصل در شبکههای اجتماعی، ایمیل مارکتینگ، تبلیغات گوگل، و حتی کمپینهای محیطی مثل بیلبوردها هم صدق میکند.
تفاوت ایمپرشن با ریچ
ایمپرشن و ریچ دو مفهوم مرتبط اما متفاوت هستند.
-
ریچ (Reach) به تعداد افراد منحصر به فردی گفته میشود که محتوای شما را دیدهاند.
-
ایمپرشن تعداد کل دفعات نمایش محتوا را محاسبه میکند، حتی اگر یک نفر چندین بار آن را ببیند.
فرض کنید پست شما را ۱۰۰ نفر دیدهاند، این یعنی ریچ = ۱۰۰. اگر همان افراد در طول هفته هر کدام سه بار آن را ببینند، ایمپرشن = ۳۰۰ خواهد بود.
انواع ایمپرشن
ایمپرشنها میتوانند بسته به پلتفرم و نحوه انتشار دستهبندی شوند:
-
ایمپرشن ارگانیک (Organic Impressions)
دفعاتی که محتوا به صورت طبیعی و بدون تبلیغات به کاربر نمایش داده شده است. -
ایمپرشن پولی (Paid Impressions)
دفعات نمایش محتوا از طریق کمپینهای تبلیغاتی و با پرداخت هزینه. -
ایمپرشن قابل مشاهده (Viewable Impression)
فقط زمانی ثبت میشود که حداقل بخشی از تبلیغ واقعاً روی صفحه کاربر دیده شده باشد (معمولاً بیش از ۵۰٪ تصویر، به مدت یک ثانیه یا بیشتر).
چرا ایمپرشن مهم است؟
ایمپرشن، معیاری برای سنجش میزان دیدهشدن محتواست.
در مرحله آگاهی از برند (Brand Awareness)، شما میخواهید پیامتان تا حد ممکن در معرض دید مخاطبان قرار بگیرد. حتی اگر همه آنها بلافاصله تعامل نداشته باشند، همین که چند بار پیام را ببینند، احتمال به یاد سپردن برند شما افزایش مییابد.
از ایمپرشن میتوان برای:
-
ارزیابی میزان دیدهشدن یک کمپین
-
مقایسه عملکرد محتوا در کانالهای مختلف
-
بهینهسازی بودجه تبلیغاتی
-
سنجش میزان حضور برند در ذهن مشتریان
استفاده کرد.
نحوه اندازهگیری ایمپرشن
در فضای دیجیتال، اغلب پلتفرمها ابزار تحلیلی دارند که آمار دقیق ایمپرشن را ارائه میدهند:
-
اینستاگرام در بخش Insight هر پست و استوری تعداد ایمپرشن را نشان میدهد.
-
گوگل ادز تعداد دفعات نمایش تبلیغ را به تفکیک مکان، دستگاه و زمان ارائه میکند.
-
توییتر (X)، فیسبوک و سایر شبکهها نیز گزارش مشابهی دارند.
در تبلیغات آفلاین مثل بیلبورد، محاسبه ایمپرشن بر اساس مکان نصب، آمار عبور خودروها و عابران یا دادههای ترافیکی انجام میشود.
ارتباط ایمپرشن با هزینه تبلیغات
یکی از مدلهای قیمتگذاری تبلیغات دیجیتال، CPM (Cost Per Mille) است، یعنی «هزینه به ازای هر هزار ایمپرشن».
در این روش، شما به ازای هر ۱۰۰۰ بار دیدهشدن تبلیغ هزینه پرداخت میکنید، فارغ از اینکه چند نفر روی آن کلیک کرده یا خرید انجام داده باشند. این مدل برای کمپینهای برندینگ و افزایش آگاهی بسیار رایج است.
محدودیتها و چالشهای ایمپرشن
با وجود اهمیت زیاد، ایمپرشن یک شاخص کامل برای سنجش موفقیت کمپین نیست.
چند نکته مهم:
-
ایمپرشن بالا همیشه به معنای بازدهی بالا نیست، چون ممکن است کاربران تبلیغ را ببینند اما نادیده بگیرند.
-
بعضی نمایشها «واقعی» نیستند، مثلاً اگر تبلیغ در بخشی از صفحه باشد که کاربر به آن اسکرول نکند.
-
تکیه صرف به ایمپرشن میتواند گمراهکننده باشد؛ باید همراه با شاخصهایی مثل نرخ کلیک (CTR)، نرخ تعامل و نرخ تبدیل بررسی شود.
راهکارهای افزایش ایمپرشن
برای بالا بردن ایمپرشن، چند استراتژی میتواند کمککننده باشد:
-
انتشار منظم محتوا
حضور پیوسته در شبکههای اجتماعی و وب، باعث دیدهشدن بیشتر میشود. -
زمانبندی درست
انتشار محتوا در ساعاتی که مخاطبان بیشترین فعالیت را دارند، شانس دیدهشدن را بالا میبرد. -
تنوع در کانالهای توزیع
استفاده همزمان از شبکههای اجتماعی، ایمیل مارکتینگ، تبلیغات گوگل و تبلیغات محیطی. -
استفاده از تبلیغات پولی
حتی یک کمپین کوچک با هدفگیری دقیق میتواند ایمپرشن را چند برابر کند. -
بهینهسازی محتوا
تصاویر جذاب، تیترهای قوی و پیام کوتاه و شفاف باعث میشود کاربر به محتوای شما توجه بیشتری کند.
ایمپرشن در مقایسه با تعامل
گاهی کمپینی با ایمپرشن بالا ولی تعامل کم داریم؛ این میتواند نشانه ضعف در پیام، طراحی یا هدفگیری باشد. برعکس، ممکن است ایمپرشن متوسط اما نرخ تعامل بالا داشته باشید که نشاندهنده کیفیت بالای محتواست.
هدف نهایی باید ایجاد تعادل بین دیدهشدن و تعامل باشد.
نقش ایمپرشن در مسیر خرید مشتری
در مدل قیف بازاریابی (Marketing Funnel)، ایمپرشن معمولاً در مرحله اول یعنی آگاهی قرار دارد. مشتری ابتدا پیام شما را میبیند (ایمپرشن)، سپس اگر علاقهمند شود وارد مراحل بعدی یعنی تعامل، بررسی و در نهایت خرید میشود. هرچه تعداد ایمپرشنهای باکیفیت بیشتر باشد، ورودی به مراحل بعدی قیف هم افزایش مییابد.
ایمپرشن یکی از سادهترین، اما در عین حال مهمترین شاخصهای بازاریابی است. این معیار به شما نشان میدهد محتوای شما چند بار در معرض دید قرار گرفته و چه میزان پتانسیل برای ایجاد آگاهی از برند وجود داشته است. با این حال، ایمپرشن باید در کنار سایر شاخصها تحلیل شود تا تصویر دقیقی از عملکرد کمپین به دست بیاید.
برای اینکه کمپینهای بازاریابی شما بیشترین بازده را داشته باشند، لازم است هم بر کمیت (تعداد ایمپرشن) و هم بر کیفیت (تعامل و تبدیل) تمرکز کنید.
اگر به دنبال تیمی هستید که بتواند با ترکیب خلاقیت، تحلیل داده و استراتژی دقیق، کمپینهای شما را به حداکثر بازده برساند، نیروانا آماده همراهی شماست. برای آشنایی بیشتر با خدمات ما، به Mymarketings.ir سر بزنید و مسیر رشد برندتان را با اطمینان آغاز کنید.